ویرانه تنهای خود

روزگاری جاده بودم * جاده ای غرق تردد * جاده ای کز رفت و آمد لحظه ای خالی نمی شد* من که بسیاری غریبان را به آبادی رساندم * عاقبت خود ماندم و ویرانه تنهای خود خانه هایی را که در تصویر می بینید روزی باهزاران ذوق و شوق و با هزاران امید و آرزو ساخته شده اند برای ساختن آنها چه زحمتهایی که کشیده نشده.چه عرقهایی که ریخته نشده.چه همکاریهایی که بین همسایگان انجام نشده.چه انتظارهایی که برای ساخته شدن آنها کشیده نشده.چه شادی هایی که هنگام ساخته شدن آنها نشده.چه تبریک و مارکبادهایی که توسط همسایگان به آنها گفته نشده.چه کله قندها، شاخه نباتها و شیرینی هایی که برای ساخت آنها توسط همسایگان آورده نشده.چه مراسمات شادی که داخل آنها برگزار نشده.چه سر و صدا و هیاهوهای کودکانه که از داخل این خانه ها به گوش نمی رسید.چه خاطرات شیرینی که به دل ما در این خانه ها برجا نماده.چه دورهم بودنها و دلخوشی هایی که داخل این خانه ها نبوده.چه رفت و آمدها یی که داخل این خانه ها نبوده.چه مهمانهایی که به داخل این خانه ها نیامده اند و هزاران چه های دیگر......راستی موقعی که این خانه ها ساخته می شدند کسی فکر آن روز را میکرد که روزی این خانه های آرزو آنها این چنین خالی و ویران بشوند.؟آیا کسی فکر آن را میکرد روزی این خانه های شلوغ و پر رفت آمد اینچنین خالی و تنها بمانند؟آیا کسی فکر آن را می کرد روزی چراغ این خانه ها برای همیشه خاموش بشوند؟آیا کسی فکر آن را می کرد روزی نتیجه آن همه زحمت و عرق ریختنها بر باد برود.؟آیا کسی فکر آن را می کرد آن اتاقهای مخصوص مهمان که همیشه تمیز و مرتب آماده پذیرایی از مهمان بودند اینچنین سقف و دیوار آنها به زمین فرو بریزند و بعضاً لانه وپناهگاه روباه و شغال و پرندگان بشوند.؟ آیا پدر و مادر وبزرگان خانه فکر آن را می کردند که روزی از آن همه بچه، دیگر حتی یکی در این خانه ها همراه آنها نباشند و عاقبت این خانه ها این بشود؟ نه هیچ کس هیچ کدام از این فکرها را نمی کرد آخر این خانه ها خانه های امید وآرزوی آنها و فرزندانشان بودند.چرا باید فکر آن را می کردندکه روزی این جمع در کنار هم نباشند. اصلا لحظه ای هم چنین فکری به ذهن آنها نمی رسید.آخر آنها خیلی در این خانه های کاهگلی ساده و باصفا خوشحال و خوشبخت بودند و روزهایشان علیرغم وجود سختی ها و امکانات کم آن موقع به خوبی و دلخوشی می گذشت .بله آن موقع اگر این همه امکانات نبود ولی دلخوشی بود.به هر حال چرخ گردون چرخید و سرنوشت و روزگار دیگری را رقم زد.همه را از هم جدا کرد.این خانه های امید و آرزو را ویران کرد.بچه ها را از پدر ومادرها جدا کرد.خیلی از پدر ومادرها را برای همیشه از بچه ها جدا کرد.بزرگان و ریش سفیدان همه رفتند.این چه آینده ای بود که ما از آن بیخبر بودیم.به هر حال گذشت و روزگار به اینجا رسیده ولی هنوز به شکر و لطف خدا در روستای مخور خانه هایی هستند که آبادند خانه هایی هستند که چراغ های آنها هنوز پرنور و روشنند.خانه هایی هستند که در آنها بر روی مهمانان باز باشد.خانه هایی هستند که از قبل آبادتر هم شده اند.خانه هایی هستند که در آنها نور امید و زندگی وجود دارد.مردمی که هم اکنون در این روستا زندگی می کنند زحمت کارهای تمام مردمانی که در این روستا بوده اند و درحال حاضر نیستند هم به دوش آنها افتاده.آنها بسیار زحمت می کشند آنها به جای آن هم خرابه و ویرانی خانه هایی نو و زیبا ساخته اند.اگر تعداد خانه های مخور کمتر از گذشته است ولی خانه هایی بزرگتر و زیباتر در این روستا ساخته اند که هنوز هم برای همه مهمانان جا دارند و در این خانه ها بر روی مهمانان عزیز همیشه باز است.روستای مخور به همت و غیرت و تلاش ساکنانش هنوز بر قرار و پابرجاست و امیدواریم این روستای پدری ما تا ابد برقرار و ماندگار و پاینده و به دور از هر بلا و شر و درد و مرض و آفتی باشد و با آرزوی سلامتی ،عزت ،سربلندی وسرافرازی برای ساکنان روستای مخور (الهی امین)






((پویش کاشت حداقل








خلق هیچ کدام از موجودات زنده از طرف خداوند بلند مرتبه به دور از حکمت و علت نبوده است یعنی هیچ موجودی نیست که بدون دلیل و بدون علت و بدون خاصیت وفایده خلق شده باشد اگر حتی یک موجود زنده ای در دنیا وجود داشته باشد که هیچ خاصیتی نداشته باشد بدون شک خداوند مهربان آن را هیچ وقت خلق نمی کرد.در چرخه طبیعت وجود و حضور هر موجود زنده ای مکمل وضامن بقاء موجود زنده دیگری می باشد.یعنی ازبین رفتن وانقراض نسل یک گونه از موجودات زنده گونه ونسل دیگری را در معرض خطر و انقراض قرار می دهد.مگر می شود خداوند موجودی را بدون هیچ خاصیتی یا اینکه موجودی را فقط برای ضرر رساندن خلق کند؟مگر می شود موجودی بدون علت و بدون هدف آفریده شده باشد؟بی ارزش ترین موجودات در نظر ما هم نقش بسیار زیادی را در چرخش این چرخه طبیعت و زندگی ایفا می کنند.وجود هر موجود زنده ای بقاء موجود زنده دیگری را تضمین می کند واین یک چرخه ای است که همه به یکدیگر وابسته هستند و ازبین رفتن گونه ای در چرخه زندگی موجودات زنده که انسانها هم شامل آن می شوند بدون شک خللی در زندگی مخلوقات ایجاد می کند.پس وجود هر موجود زنده ای حتی حشرات ویا موجودات ذره بینی برای چرخش درست این چرخه زندگی الزامی است.وجود پرندگان لازم است وجود درندگان و چرندگان لازم است وجود خزندگان لازم است وجود حشرات لازم است و....یکی از جانورانی که خداوند آن را خلق کرده است و ظاهراً موجود خطرناکی هم می باشد جانور خزنده ای به اسم 
